قوانين ياما:
1 – آهيمسا: يعني آزار نرساندن و نكشتن موجودات زنده و جريحه دار نكردن احساسات ديگران.
تمرين آهيمسا يك خصوصيت الهي است و به شخص براي به دست آوردن قدرت روحاني دروني ، آرامش و صفاي فكر و درك حقيقت كمك مي كند. چنانچه مي خواهيد آهيمسا را تمرين كنيد بايد بر نفس خود مسلط باشيد و حتي در هنگام بروؤ هيجانات شديد آرامش فكرتان را از دست ندهيد. تمرين آرامش و عدم خشونت در فكر و كلام نيز بسيار اهميت دارد. اعمال از افكار سرچشمه مي گيرند. شما آن هستيد كه مي انديشيد. وقتي مملو از آرامش بشويد ، ارتعاشات آرام بخش درون شما در برخورد با اشخاص عصبي و خشمگين به درون ذهن آنها رسوخ كرده و تمام هيجان و خشم آنها را از بين مي برد. و تا زماني كه كنار شما هستند ، آرام خواهند بود.
2 - ساتيا: به معناي حقيقت گويي ، راست گويي و دروغ نگفتن است. اگر ذهن به حقيقت فكر كند زبان نيز به حقيقت سخن گويد و اگر همه زندگي بر اساس حقيقت پايه گذاري شود ، در آن هنگام آمادگي لازم براي اتحاد و اتصال با خداوند فراهم خواهد شد. حقيقت گويي به شما انرژي معنوي فوق العاده اي ميدهد و قدرت و انرژي كلام شما گسترش زيادي مي يابد. و ديگران همواره كلام شما را به ياد خواهند داشت. به اشتباهات و خطاهاي گذشته خود زياد فكر نكنيد و روي آنها تمركز نكنيد زيرا اين افكارشما را با غم و اندوه گذشته ، سستي و افسردگي پر مي كند و ادامه تمركز بر اين افكار موجب مي شود تا بر اساس قانون عمل و عكس العمل، اين افكار زمينه ساز آينده شما شوند. در حال حاضر فقط فكرتان را بر حقيقت و پاكيها متمركز نماييد.
3 – آستيا: به معناي دزدي نكردن است. چشمداشت به چيزي كه انسان آنرا با زحمت و دسترنج خويش تهيه نكرده است و يا به او هديه نشده است نيز دزدي محسوب مي شود. ايده و خواسته دزدي هميشه از فكر شروع مي شود و بعد به مرحله عمل در مي آيد.
4 - براهماچاريا (تجرد در فكر ، كلام و عمل) : انسان قادر است با تمرين براهماچاريا ، آگاهي و روح خود را تا بالاترين مراحل خودشناسي ارتقا دهد. تمرين براهماچاريا به معناي زندگي بدون اختيار همسر نيست. بلكه به اين معناست كه فرد خارج از زندگي تاهل خود هيچگونه روابط جنسي نداشته باشد. و در زندگي خود نيز بر اساس قوانين يوگا زندگي كند.
بدون براهماچاري پيشرفت نهايي و كامل در روحانيت و يوگا امكان پذير نيست. براهماچاري زير بناي اساسي است كه تمركز ، مدي تيشن و بيداري كنداليني و رسيدن به صامادي را ميتوان بر آن بنا نمود. كساني كه خيلي علاقمندا به رسيدن به كمال و خودشناسي هستند بايد تقوا و پرهيزگاري (براهماچاريا) را حفظ كنند. در اين مسير كنترل انرژي جنسي بسيار مهم است و اين انرژي بايد در مسير صحيحي به كار رفته و كنترل گردد. زيرا كنترل اين انرژي موجب مي شود تا آن به انرژي (اجاس) تبديل شده و در مغز ذخيره ميگردد و انسان را قادر مي سازد تا كارهاي ذهني عظيمي را انجام دهد. در اين حالت انرژي معناطيسي شخص افزايش يافته و تمام نيروهاي موجود در بدن را ميتوان به انرژي اجاس تبديل كرد. و هر چقدر انرژي اجاس در فرد بيشتر ذخيره گردد از هوش و توان بيشتري برخوردار شده و از نظر روحاني نيز به سطح بالاتري ارتقاء مي يابد.
در فلسفه يوگا رابطه اي نزديك بين انرژي فيزيكي و انرژي روحاني وجود دارد. براي آن كه بتوان انرژي روحاني به دست آورد لازم است كه انرژي فيزيكي را حفظ و آن را تبديل به انرژي روحاني (اجاس) كرد. انرژي جنسي ، انرژي بسيار پر قدرتي است و بايد سعي كرد كه آن را بيهوده به هدر نداد. تمرينات مولابانداها براي حفظ اين انرژي بسيار مفيد است. در بين آساناهاي يوگا نيز انجام آساناهايي نظير: (بهوجانگ آسانا) ، (بهادر آسانا) ، (ساروانگ آسانا) و (شيرشاسانا) و همچنين حركت (كبرا) نيز بسيار موثر هستند.
آجاس شاكتي چيست؟
اجاس ، انرژي روحاني است كه همراه با انرژي حاصل از انجام تمريناتي چون: تمركز، مراقبه، كنترل فكر، مانترا يوگا ، پراناياما در مغز ذخيره ميگردد. همه انرژيهاي بدن را ميتوان به انرژي روحاني اجاس تبديل كرد. حتي انرژي خشم را نيز ميتوان تغيير داد و به انرژي اجاس تبديل نمود. انرژيهاي عضلاني را نيز ميتوان چنين تغيير داد. وقتي انرژي اجاس در فرد به ميزان فراوان ذخيره گردد از نيروي ذهني شگفتي برخوردار خواهد بود. تشعشع مغناطيسي او بسياز قدرتمند شده و چشماني شفاف و نافذ خواهد داشت.
5 – آپاري گراها: به معناي طمع نداشتن و جمع نكردن مال زياده از حد احتياج است. قبول نكردن چيزهايي كه به آنها نيازي نداريم و احساس عدم مالكيت و ايمان به مالكيت خداوند در هر زمينه، آگاهي ما را در جهت علت و چگونگي خلقت بشر و مقصد نهايي او ارتقاء مي بخشد.
زماني كه شعور در مرحله كامل قرار گرفته باشد نه تنها اسير و برده تمايلات و خواسته هاي غير مشروع و غير ضروري نمي شود بلكه به وسيله قدرت تمييز و تشخيص خود پي مي برد كه جمع آوري غير ضروري و خارج از احتياج اشياء هيچ فايده اي برا او ندارد و نتيجه اي جز بروز تمايلات شيطاني و عصبيت ، حرص ، ترس و آروزهاي بي پايان ندارد.
{jcomments on}