دیدگاههای ناقص درباره خود که بسیاری از ما با آن بزرگ شدهایم، ناشی از تفسیر اصل دکارتی است: «من فکر میکنم. بنابراین من هستم." دکارت این بیانیه را به اشتراک گذاشت نه برای این که معنای انسان بودن را تعریف کند، بلکه بیشتر به عنوان کشف گزاره ای که نمی توان آن را رد کرد. با این وجود، بهعنوان یک فرهنگ، به نظر میرسد که این عبارت را به عنوان تعریفی از اینکه چه کسی هستیم پذیرفتهایم: اینکه توانایی ما برای تفکر مترادف با احساس بودن است.
این دیدگاه با افکار بهعنوان هوشمندانهترین و تکاملیافتهترین جنبهی خود، تنها راه برای نگریستن به خود نیست. باور به درستی تمام افکار ما می تواند منجر به استرس، ناراحتی و عدم رضایت بیشتر در زندگی شود. یکی از دیدگاههای متناوب درباره خود از سنت یوگا میآید، و جمله دکارتی را به «من هستم، پس فکر میکنم» تغییر میدهد.
در واقع، می توان گفت که درک مفهوم «من هستم» بالاتر و فراتر از ذهن متفکر ما، یکی از اصلی ترین راه هایی است که مدیتیشن در فرهنگ مدرن ما بسیار مفید است. ما به جای اینکه افکار و احساسات داریم، به این باور که افکار و احساسات هستیم ، بسیار وابسته شده ایم . روش پیشین حرکت در جهان به این معنی است که ما اغلب در حالت واکنشی قرار داریم که بوسیله هوی و هوس هر فکر و احساس در حال تغییر اداره می شود. دومی به ما مکانی را در صندلی راننده ارائه می دهد و افکار و احساسات را مشاهده و تجربه می کنیم بدون اینکه کل خودمان را با آنها یکی کنیم. ما خیلی بیشتر از افکار و احساساتمان هستیم و سنت یوگا از خود و پنج کوشا یا غلاف صحبت می کند.
کوشاها
از مدلی که من با آن بزرگ شدم، به نظر می رسید که اصالت به معنای ابراز هر احساس، واکنش در لحظه با هر فکری که به ذهن فرد می رسد، و اجازه دادن به احساسات نیروی غالب در روابط است. این مدل به نظر من مناسب نبود، بنابراین کاملاً آن را پذیرفتم و متعجب بودم که چه راههای دیگری برای معتبر بودن وجود دارد.
از طریق مطالعه و تمرین یوگا، مدیتیشن و آیورودا، برای من بسیار واضح تر شد که معنای واقعی بودن چیست و چگونه می توان این تجربه را که افکار، عواطف و احساسات قدرتمندی داریم که گاهی به شدت بروز می کنند را چارچوب بندی کنم. .
مدلی که کمک می کند مدل کوشاها است. کوشا سانسکریت است و به انگلیسی به عنوان غلاف ترجمه شده است. و کوشاها لایه هایی هستند که جنبه هایی از تجربه انسانی ما را تشکیل می دهند، مانند لایه های پیاز که مرکز آن طبیعت واقعی ما است. میتوانیم تصور کنیم که ماهیت واقعی ما - صلح، محبت، و خرد - در هسته اصلی ما قرار دارد. و کوشاها عبارتند از: غلاف فیزیکی (غذایی)، غلاف پرانرژی (نیروی حیات)، غلاف ذهنی، غلاف خرد (شهودی) و غلاف سعادت. این نظم با پر انرژی ترین غلاف، فیزیکی آغاز می شود، و با ظریف ترین، غلاف سعادت پایان می یابد.
وقتی این مدل را یاد گرفتم، به عنوان بازتابی از تجربه من در زندگی، دقیق تر احساس می کردم. توجه به این که من موجودی هستم که بدنی فیزیکی، بدنی پرانرژی، بدنی ذهنی، بدنی شهودی، و بدنی سعادتمند دارم، درست احساس می شود. از طریق آن مدل، وقتی احساس چالش برانگیزی را تجربه میکنم، احساس نمیکنم که هسته واقعی من را متزلزل کند. در عوض، کسی که واقعا هستم، شاهد دلسوز هر تجربهای است که در کوشا مربوطه دارم.
مدیتیشن برای خود چند بعدی
از طریق مدیتیشن متوجه می شویم که ما افکار و احساسات خود نیستیم، بلکه مکان آرام و ثابتی هستیم که می توانیم قبل از تصمیم گیری با آن اطلاعات، افکار و احساسات را شاهد باشیم. ما میتوانیم مکث کنیم و انتخاب کنیم که چه زمانی و چگونه میخواهیم صحبت کنیم و رفتار کنیم که با ارزشهای ما مطابقت داشته باشد، دوست داریم روابطمان چگونه باشد، و آرزو کنیم زندگیمان چگونه پیش برود.
زمانی که تشخیص دادیم از طریق کدام کوشا(ها) نوعی ناراحتی را تجربه می کنیم، مراقبه می تواند در بازگرداندن حس تعادل ما بسیار مفید باشد.
مدیتیشن برای کوشا فیزیکی
به منظور احساس تعادل در کوشا فیزیکی، به مراقبت و عشق واقعی به بدن کمک می کند . یک مدیتیشن حمایتی برای این اسکن بدن است. هنگامی که در وضعیت نشسته راحت شدید، بدن را از سر تا پا به آرامی اسکن کنید. در هر قسمت از بدن مکث کنید، چند نفس عمیق بکشید و آن قسمت بدن را به استراحت دعوت کنید (بدون فشار). اجازه دهید این کار حداقل 10 دقیقه طول بکشد.
مدیتیشن برای کوشا پرانرژی
اغلب گفته می شود: «جایی که نفس می رود، انرژی به دنبال دارد.» به منظور استفاده از کوشا پرانرژی، روی آگاهی از نفس به عنوان مدیتیشن تمرکز کنید. به کیفیت نفس توجه کنید، به ریتم تنفس توجه کنید و بدون نیاز به تغییر تنفس، آن را دنبال کنید. همانطور که نفس را تنظیم می کنید، می توانید حسی از ثبات و آرامش را به بدن انرژی بخش دهید.
مدیتیشن برای کوشا ذهنی
یکی از راههای کمک به آرامش ذهن، تمرکز انرژی از آن و تمرکز روی قلب است . مدیتیشن محبت آمیز راهی فوق العاده برای انجام این کار است. از طریق این مدیتیشن، محبت و محبت را به خودتان بفرستید، سپس برای مردم دوست داشتن آسان است، سپس به کسی که با او درگیری کوچکی دارید و در نهایت به همه موجودات. وقت بگذارید، به خودتان اجازه دهید احساس کنید که احساسات محبت آمیز قلب و وجود شما را پر می کند.
برای خرد/کوشا شهودی
تمرکز بر مراقبهای که به ما امکان میدهد «من هستم» را کشف کنیم، فضایی را برای ما ایجاد میکند تا با یکی از سؤالات بزرگ زندگی باشیم. مدیتیشنی که در آن آرام آرام از خود می پرسید: "من کی هستم؟" و انتظار برای پاسخ می تواند منجر به ارتباط بیشتر با خرد و شهود شود. مراقبه دیگر در مورد خود واقعی تکرار عبارت " من آن هستم " است.
برای کوشا سعادت
مدیتیشن مانترا تمرین تکرار یک عبارت است. این عبارت می تواند یک تأیید باشد، و همچنین می تواند یک عبارت معنوی باشد. مانتراهای مختلفی مانند "خیلی هوم" وجود دارد که به معنای من هستم، و همه آنها به روش خود برای ارتباط آگاهی به چیزی بزرگتر از آنچه در سطح فیزیکی تجربه می کنیم، قدرتمند هستند.
نویسنده هایدی اسپیر
مطالب مفید پیشنهادی:
- آگنی و آما ، آتش مقدس و سم
- ایجاد ارتباط عمیق تر ، اول از خود شروع کنیم
- تاثیر خواب بر دوشاها
- مغز شما ، بزرگترین مانع تغییر
- علائم اختلال دوشاها در بدن