وانهادگی در " یوگانیدرا " روشی سنتی و موثر است که از دیر زمان برای مداوای بیماران روان تنی مورد استفاده قرار می گرفت. در این روش خود بیمار, روان درمانگر خود شده و خود به تشخیص مشکلاتش آگاه شده و به طور مدام و پیگیر بوده و در پی حل آنها برمی آید.
نگرانی ها, آزمندی ها, نارضایتی ها و رقابت های اجتماعی و دیگر فاکتورهایی که حالت و احساسی نامطلوب را به انسان ارزانی می دارد و همچنان تمایلات سرکوب شده در دوران کودکی و نوجوانی که با تنش ها و فعالیت سیستم عصبی خودکار بدن شکل می یابد ، در درازمدت در روح و روان انسان باقی مانده و در شرایط مختلف به صورت واکنش های مختلف رخ می نماید. اگر بطور جدی با این تنش ها کار نشود در درازمدت منجر به بیماری های جسمی و روانی می گردد. در روش " یوگانیدرا " کار روی این تنش ها و آوردن آنها به سطح ذهن و دیدن این تاریکی ها و پذیرش آنها و کمک برای از بین بردنشان , طی یک پروسه اتفاق می افتد.
هم ذهن و هم بدن در عمیق ترین حالت خود قرار گرفته در نتیجه هر دو به رهایی کامل می رسند. که در این حالت ذهن از ورای درگیری های روزمره خلاص شده و در نهایت قدرت خلاقیت آن بروز می کند. چرا که در پروسه ی " یوگانیدرا " انسان ، بدن خود را به طور واقعی تجربه کرده و به آن نگاه می کند. با تمام قسمت هایی که کل بدن از آنها شکل گرفته.
در " یوگانیدرا " انسان با تنفس خود بطور آگاهانه درارتباط است و در شرایطی گوناگون مثل سنگینی، سبکی، گرما، سرما و همچنین تصویرسازی و دیدن سمبل ها نیز فاکتورهایی هستند که در " یوگانیدرا " برای وانهادن ذهن و بدن و تمرکز دادن از آنها استفاده می شود.
تاثیر " یوگانیدرا " بر روح و جسم به این دلیل است که " یوگانیدرا " کل سیستم را آرام کرده و بدن روانی را بیدار می کند. و سطوح عمیق روان را تبدیل به تجربیات هشیارانه می سازد. در بخش هایی از مغز ، میلیون ها حالت به صورت معیار و الگو انباشته شده اند که همان تجربیات زندگی ما هستند که در یوگا به "کارما" معروف هستند. درست به مانند ضبط تصویر در نگاتیو دوربین عکاسی.
به همین ترتیب هر تجربه ای که بر ما گذشته ذهن نیمه آگاه، آنها را در خود نگاه داشته و با گذشت زمان در عمل ، بنام معیارهای زندگی بکار می برد.
این معیارها در طول عمر زندگی ما به نام کارما و یا در سانسکریت به نام ساماسکارا نامیده می شود. این معیارهای ضبط شده در لایه های آگاهی روانی انباشته شده و در پرتو اعمال انسان باقی می ماند.
عمیق ترین این لایه ها همان ناخودآگاه است، جایی که این ارزشمندی ها آرام و ساکت خود را مخفی نگه داشته اند و در اثنای " یوگانیدرا " آگاهی ما بر حسب ظرفیت و امکاناتش از سطحی به سطح دیگر عبور کرده و زمانی که این آگاهی به عمق خود برسد، انسان با این توده ی انباشته شده مواجه شده و تجربیات دردناک درون این توده را دیده و درصدد پذیرش آنها برآمده و نهایتا در پروسه ای دیگر به حل تک تک آنها مبادرت می ورزد.
مواجه شدن با تجربیات دردناک که خود از مجموعه ای از انرژی ها تشکیل گردیده، امکان بیدار کردن مجموعه ای دیگر از انرژی های خوابیده ی درون انسان را ایجاد کرده و پتانسیل ایجاد شدن انرژی های بالقوه ی دیگر را فراهم می سازد. این انرژی های آزاد شده ی تازه باعث رهایی و آرامش درون انسان می شود.
" یوگانیدرا " بمعنی رسیدن به مرحله ی آگاهی ست و در این مرحله هم ذهن و هم بدن فعالانه برای رسیدن تلاش می کنند. زمانی که فعالیت مغز کم می شود طبیعتا استرس نیز کاهش می یابد و مغز فرصت رهایی پیدا می کند. و زمانی که فعالیت الکترونیکی مغز کاهش یافت و استرس پایین آمد ، تازه مغز انسان به آرامش نزدیک می شود.
" یوگانیدرا " شاید زمانی ست که ذهن رابطه اش را از تمام کانال های حسی قطع می کند و بسیار قوی می شود. در واقع ذهن در " یوگانیدرا " برای مرحله ی خواست آگاهی تربیت می شود. آگاهی در " یوگانیدرا " در سطوح مختلف بدن است و باعث ایجاد امواج در بدن شده و این امواج به تدریج قدرت های روانی مغز را تحریک کرده و بیدار می سازد. و فرد این تجربیات غرق شده را آرام آرام شروع به گرفتن می کند.
گفته می شود که در این مرحله انسان نه در سطح روانی و نه در سطح آگاهی بلکه در مرز بین این دو قرار دارد که به آن همانطور که پیشتر اشاره شد عنوان خواب یوگی نیز اطلاق می گردد.
در این مرحله مغز کاملا بیدار است و نوعی از کیفیت آگاهی را توسعه می دهد. در این روند ، تمرین کننده نقش اساسی دارد و هشیارانه قدرت های درونی خود را کشف کرده و درصدد تربیت آنها برمی آید.
اگر متخصصین سیستم مغز و اعصاب با تحریک سطح مغز بر بدن اثر می گذارند؛ در " یوگانیدرا " از طریق بالابردن سطح آگاهی بدن روی مغز تاثیر گذاشته می شود و این گردش آگاهی در بدن در تمرین های " یوگانیدرا " بسیار مشهود است. انسان امروزی از انبوه تنش ها و بیماری های ناشی از آن و نگرانی ها رنج می برد و با روش " یوگانیدرا " این تنش های مخرب که به آن "سایکو سوماتیک" گفته می شود بصورت جدی کاهش می یابد.
آگاهی از بدن از تمام بدن، مغز، ارگان های داخلی، اتصال بین زمین و بدن، احساس سنگینی و سبکی، احساس سرما وگرما، درد و لذت، غم و شادی که همه ی این فاکتورها ریشه در حضور انسان دارند و از زوایای وجود او برمی خیزند و هرکدام از آنها را بدن در زمان های مختلفی تجربه کرده است در مرحله ی یوگا نیدرا مروری دیگر می یابد. و سیستم و ساختار بدن انسان تمام این تجربیات و حالات و عکس العمل های آنها را نشان می دهد.